به گزارش پایگاه خبری دیده بان البرز، سخنگوی فراجا در خصوص رواج رسم اشتباهی که در میان برخی اقوام نهادینه شده و همچنان قربانی می گیرد، در یادداشتی آورده است: برایشان فرقی نمی کند که عروسی باشد یا عزا، به بهانه هر گردهمایی و در تداوم یک رسم تاریخی نادرست که به اذعان بسیاری از تاریخ نویسان و کارشناسان بدعتی در رسم و رسومات است، دست به اسلحه می برند.
فوت ۳۵ تن از هموطنان از سال ۱۴۰۱ تاکنون مهر تاییدی بر صحت این رسم و رسوم غلط و رواج یافته در میان اقوام مختلف است. صدای شلیکی که در نهایت با صدای زجه زنان و کودکان همراه شده و جشنی را به عزا تبدیل کرده یا عزایی را با عزای دیگر در هم می آمیزد.
مردم دامنه رشتهکوه زاگرس بهویژه ساکنان بخشهایی از استانهای کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، لرستان، فارس، خوزستان و کرمان از دیرباز به دلیل شرایط خاص محیطی با سلاحهای شکاری و بعضاً جنگی، قرابتی چند ده ساله دارند و به تبع آن آیینهای مردمان این جغرافیا نظیر نوروز و حتی مراسم عروسی بیارتباط با حضور نمادین این وسیله اغلب دردسرساز، برگزار نشده و همچنان نمیشود.
حال اینکه سنت حسنه ازدواج نه تنها در شرع ما بلکه در عرف ایرانیان همواره اهمیت فراوانی داشته و حتی در برگزاری آن بر انجام آیینهای معنوی خاصی نیز تأکید شده است؛ موضوعی که در شرایط روز جامعه ما لااقل در مناطقی از کشورمان چندان به گوش نرسیده و بدان عمل نمیشود.
هنوز هم در برخی از روستاها، خردهفرهنگهایی از ایامی دور به قوت خود باقیمانده و برگزار شده و از قضا سینهبهسینه از والدین و بزرگترها به نسل بعدی منتقل میشود که رسم تیراندازی در جشن عروسی یکی از این برنامه هاست که قربانیان زیادی را به همراه داشته است.
کثرت تفنگهای جنگی و شکاری در جشنهای مردمان این استانها اگرچه ممکن است در دست جوانان کم سن و سال، شور و هیجان غیرمعقولی را به دنبال داشته باشد اما زنگ خطری است که نهفقط شادی جمع قلیلی را در یکچشم بر هم زدنی به ماتم ابدی تبدیل می کند بلکه آنچنانکه نمونههای فراوانی از آن در آرشیو مراجع ذیصلاح و صفحه حوادث روزنامه ها وجود دارد ممکن است موجب گرفتاری خانوادههای بسیاری شود که تنها به نیت شرکت در یک جشن عروسی در محل حادثه حاضرشده بودند.
به راه انداختن کاروانهای ویژه بدرقه عروس و دست بر روی ماشه یک اسلحه جنگی گذاشتن اگرچه برای جمع معدودی از هموطنان ما ممکن است نشاطآفرین باشد اما این هیجانات ناهنجار همواره بهدوراز فرهنگ اسلامی و ایرانی ما بوده و در بیشتر موارد سلب آسایش جمعی را به همراه داشته و دارد.
در قانون مجازات اسلامی، ممنوعیتهای بسیاری درباره حمل سلاح گرم و سرد آمده است. حمل، استفاده، خرید و فروش و قاچاق سلاح گرم ممنوع اعلام و برای آن مجازاتی در نظر گرفتهشده است. البته برخی از افراد مجوز و پروانههای لازم برای حمل و نگهداری سلاح گرم را دریافت میکنند و همین بهانهای برای استفاده از این سلاحهای بدون مجوز یا مجوز دار در مراسمهای عروسی و عزا میشود.
وجود اسلحه غیرمجاز تلاشهای کارشناسان و نهادهای متولی را برای ایجاد آرامش در میان جامعه از بین برده و بیاثر کرده است. در بسیاری از موارد روانشناسان بهطور مکرر با مواردی مواجه میشوند که کودکی بر اثر ترس ناشی از صدای تیراندازیهای شبانه یا درگیریهای قومی، قبیلهای دچار لکنت زبان، شبادراری، کابوس و بیخوابی شده است.
بررسی ریشهای و دقیق چرایی گرایش جوانان به این موضوعات، میتواند تأثیر بسزایی در متوقف کردن سیر افزایش و عادیسازی خشونت در جامعه داشته باشد. احساس خودکمبینی، قدرتنمایی، هیجانهای کاذب ناشی از فیلمهای سینمایی جنگی و ضعف جسمانی را می توان به عنوان بخشی از علل علاقه قشر جوان به استفاده از سلاح عنوان کرد که منجر به «نهادینه شدن خشونت» در جامعه می شود.
تکرار یک اتفاق، درجه حساسیت افراد و جامعه را نسبت به آن کمتر میکند به همین دلیل اگر چارهای برای وجود اسلحه غیرمجاز در این استان ها اندیشیده نشود، بیم آن میرود کودکان و نوجوانان که در واقع پدران و مادران آینده هستند، حساسیت خود را به وجود اسلحه در جامعه از دست داده و در یک چرخه معیوب، باز هم این موضوع میتواند منجر به «نهادینه شدن خشونت» در جامعه شود.
انتهای پیام/