به گزارش پایگاه خبری دیده بان البرز، مینا صدیقیان در یادداشتی آورده است: این روزها وقتی خیابان ها و مراکز تجاری را برای تفریح و خرید انتخاب می کنیم با پدیده ای مواجه می شویم که شاید در نگاه اول به نظر ما عجیب و غریب باشد اما بیشتر که قدم می زنیم متوجه می شویم این موضوع برای ما محجبه ها عجیب است اما برای عده ای، فرهنگ محسوب می شود.
این روزها برخی بانوان به بهانه های مختلف پوششی را برای خود انتخاب کرده اند که هیچ سنخیتی با سیره و سبک زندگی یک بانوی مسلمان و پیرو حضرت زهرا (س) ندارد؛ مانتوهای نازک و جلو باز، بدون دکمه با آستین های کوتاه، نیم تنه های رنگارنگ و شلوارهای کوتاه و پاره که نشان از تهاجم فرهنگی در جامعه است، بسیار به چشم می خورد.
برخی از این بانوان به ظاهر بافرهنگ چنان نگاهی به خانم های محجبه حاضر در خیابان می اندازند که گاهی همان زن چادری با نگاهی به سرتاپای خود تصور می کند که پوشش خودش مشکلی دارد که این گونه مورد هجمه نگاه های خشمگین دیگران قرار گرفته و اینجاست که به قولی جای جلاد و شهید عوض می شود.
دین اسلام به مقوله حجاب که رعایت آن موجب تحکیم بنیان خانواده و جلوگیری از تزلزل آن می شود، تاکید فراوانی داشته و دارد زیرا پوشش مناسب برای بانوان همانند یک سد دفاعی در مقابل چشمان نامحرم عمل می کند و آن ها را از اصابت تیرهای احتمالی شهوترانی و فرصت طلبی مصون می دارد.
با توجه به اینکه رعایت حجاب، سفارش قرآن کریم به بندگان خدا و پدیده بی حجابی، مخالفت آشکار با پروردگار و قرآن است، با کمی دقت در نوع طراحی و دوخت این لباس ها به خوبی می توان دریافت که این نوع پوشش با یک برنامه ریزی دقیق، منسجم و حساب شده طراحی شده اند تا زن مسلمان و زندگی او را به ورطه نابودی بکشند.
با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه می رسیم که حذف یقه، آستین، دکمه و زیپ از لباس ها نه تنها از نظر اقتصادی برای تولیدکنندگان البسه زنانه به صرفه است بلکه با راه اندازی یک مد جدید و به اصلاح مدرن، می توانند مشتریان بیشتری را جذب کنند.
واضح و مبرهن است که دشمن پس از ناکامی در جنگ سخت وارد میدان جنگ نرم می شود و آرام آرام فرهنگ و اصالت یک جامعه را نشانه می گیرد و از آن جایی که زن ستون فرهنگ یک خانواده است و تربیت فرزندان را بر عهده دارد، قطعا تیرهای جنگ نرم، بیشتر به سوی بانوان پرتاب می شود.
از عواقب این تهاجم فرهنگی، سستی ایمان، بدبینی به نظام جمهوری اسلامی ایران، تزلزل بنیان خانوادهها و در نتیجه وقوع طلاق بوده و این دقیقاً همان هدفی است که سال ها دشمن آن را دنبال می کند. در این میان نقش غیرت مردان را نیز نباید نادیده گرفت زیرا هیچ مرد باغیرتی حاضر نیست اندام همسر یا دخترش به سادگی در معرض نگاه نامحرم قرار گیرد.
اگر از بُعد روانشناسی، رفتار افراد بی حجاب یا بدحجاب را مورد تحلیل قرار دهیم به عوامل متعددی دست می یابیم. مواردی همچون جلب توجه، جذابیت در نگاه عموم، ظاهری شاداب و بانشاط و کسب موقعیت های بهتر در زمینه های کاری یا اجتماعی برخی از دلایل انتخاب این نوع پوشش ها هستند که از سوی این افراد مطرح می شوند.
سوالی که در ذهن تداعی می شود این است که مسئولین و متولیان امر ما تاکنون چقدر به مقوله های فرهنگی از جمله حجاب و عفاف اهمیت و آن را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و راهکارهای مختلفی برای مبارزه با پدیده بی حجابی پیشنهاد و اجرا کرده اند؟
اگر چنین جلساتی تشکیل و مواردی مطرح و راهکارهایی ارائه شده اند، کجا باید به دنبال خروجی آن ها بود؟ کدام ارگان، نهاد یا سازمانی تاکنون برای تشویق بانوان محجبه همان مرکز، خدمات ویژه ای را در نظر گرفته که به صورت غیرمستقیم دیگر بانوان را به رعایت عفاف و حجاب تشویق کند؟
اگر نخواهیم شاهد نگرانی های مرتبط با عدم رعایت عفاف و حجاب زنان و نوع پوشش آن ها در جامعه باشیم، لازم است زیرساخت های فرهنگی مرتبط با این موضوع فراهم، آموزش های لازم از همان دوره ابتدایی آغاز و تأثیر و نتیجه آن در بلند مدت بر رفتار، پوشش و نوع زندگی افراد مشاهده شود.
فراموش نکنیم جامعه ای می تواند سالم باشد که خانواده های سالمی را در خود جای داده باشد و خانواده هایی افراد سالمی را پرورش می دهند که مادرانی عفیف و محجبه داشته باشند و مادران محجبه فردا، دختران امروز جامعه ما هستند. بنابراین باید آموزش را از همان سنین کودکی آغاز و با فرهنگ سازی های لازم، زمینه را برای پرورش دخترانی نجیب و محجبه فراهم کنیم.
انتهای پیام/