به گزارش پایگاه خبری دیده بان البرز، محمد عذیری، کارشناس ارشد علوم سیاسی و عضو هئیت مدیره بنیاد علمی اندیشمندان در یادداشتی در خصوص نقش آمریکا در ناپایداری صلح منطقه خاورمیانه آورده است:
جنگطلبی در سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده آمریکا بهعنوان یکی از ریشههای معضل امنیت در خاورمیانه شناخته میشود زیرا این منطقه از نظر ژئوپلیتیکی در محاسبات استراتژیک جهانی قرار دارد و وجود منابع غنی انرژی در آن موجب شده تا این منطقه همیشه درگیر تنشها و کشمکشهای قدرتهای بزرگ باشد. از این رو سیاستهای خاورمیانهای آمريكا تا مدتها معطوف و متمرکز بر حمايت و پشتيباني از حکومتهای اقتدارگرایی بود که میتوانستند از جانب آمریکا اهداف این کشور در منطقه را تأمین کنند.
اما زمانی که آمریکا در دوران پسا شوروی و پس از جنگ سرد خود را بدون رقیب جدی در عرصه بینالمللی دید، تلاش کرد تا در خاورمیانه حضور جدیتری داشته باشد و به تبع این موضوع میزان دخالت خود را در این منطقه افزایش داد به طوریکه میزان دخالت آمریکا در کشورهای منطقه با میزان ناآرامیها در منطقه و آن کشور ها نیز رابطه مستقیم پیدا کرد.
سیاست خارجی آمریکا پس از پایان جنگ سرد و شکست رقیب سنتی خود یعنی شوروی، به دنبال ایجاد نظم جهانی و سازماندهی امنیت در اقصی نقاط جهان با الگوی غربی و دموکراسی سازی مد نظر خود بود. تحقق این هدف بهانهای را فراهم کرد تا به اقدامات نظامی و حضور در مناطق مختلف جهان دست بزند. در همین راستا آمریکا برای حضور عمده خود در منطقه خاورمیانه به بهانه مبارزه با تروریسم، جنگ علیه افغانستان را آغاز کرد اما در ادامه سیاستهای تهاجمی خود در سال ۲۰۰۳ نیز به عراق حمله کرد.
تبعات این حملات و حضور آمریکا موجب شد تا این کشور بیشازپیش درگیر حوادث و تحولات درون منطقهای شود و با صرف هزینهها و سیاستهایش به دنبال ایجاد نظم مطلوب خود برآید. حفظ ثبات، بهعنوان محور اصلي اين رويكرد و هدایت خاورمیانه به سمت نظم نوین آمریکایی شاکله كلي سیاستهای خاورمیانهای آمريكا را تشكيل میداد.
آمريكا در پرتو قدرت نظامي خود به دنبال تبديل دشمنان به دوستان، دوستان به متحدان جديد و جانشینسازی متحدان جديد بهجای متحدان قديم برآمد. بر همین منوال است که بلندپروازی تغییر خاورمیانه و ایجاد نظم جدید به ماجراجوییهای بیشتر این کشور منجر شد اما هرچقدر سیاستهای این کشور با صرف هزینههای هنگفت ناکارآمدتر میشد، شکنندگی ثبات و امنیت در خاورمیانه نیز تشدید میشد.
برای درک کامل ناامنیها در خاورمیانه باید دانست که حمایت آمریکا از عربستان با اهداف خاصی از جمله استفاده از این کشور برای پیگیری منافع آمریکا همراه شده است، چراکه سیاست خارجی آمریکا تلاش دارد تا سیاست کشورهای منطقه در جهت تأمین امنیت و منافع رژیم صهیونیستی، تضعیف جبهه مقاومت با محوریت ایران و مقابله با نفوذ روسیه در خاورمیانه باشد.
ناامنیهایی که دومینووار با شکست سیاستهای خارجی آمریکا در منطقه رخ داد، موجب ترویج تفکر افراطگرایی، حملات نظامی کشورها به یکدیگر همانند حمله نظامی عربستان به بحرین و یمن و متوسل شدن به جنگ های نیابتی و تقویت و رشد تروریسم همراه شد.
لذا این مهم مشهود است که ایالات متحده آمریکا برای پیشبرد سیاستهای خود در منطقه نیاز به خاورمیانه باثبات ندارد بلکه تنها هدف این کشور ایجاد ناآرامی از طریق تشکیل و حمایت از گروه های تروریستی، ایجاد دو قطبی، رشد میلیتاریستم و تجارت اسلحه، ایران هراسی و حضور غیرقانونی نظامی خود در منطقه به ویژه در سوریه و عراق با ادعای مبارزه با تروریسم است.
انتهای پیام/