• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024
5
یک هنرمند پیشکسوت البرزی:

فقط عشق است که یک هنرمند را هنرمند نگه می دارد

  • کد خبر : 10558
  • 25 فروردین 1401 - 22:32
فقط عشق است که یک هنرمند را هنرمند نگه می دارد
یک هنرمند پیشکسوت البرزی گفت: هنر عشق است وگرنه اگر کسی بخواهد سالم، بی حاشیه و بدون زد و بند کار کند، در این حوزه دوام‌ نمی آورد؛ فقط عشق است که یک هنرمند را هنرمند نگه می دارد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری دیده بان البرز، یک هنرمند پیشکسوت البرزی که سال های متمادی است در عرصه های مختلف هنری و رسانه ای فعالیت می کند، هنر را عشق و دریچه ای نو به سوی زندگی می داند. او از بی مهری به هنرمندان و اهالی رسانه گلایه می کند و از آینده نامعلوم و دوران بازنشستگی آن ها می گوید.

خبرنگار پایگاه خبری دیده بان البرز در رابطه با فعالیت ها و دیدگاه های این هنرمند که تمایلی به ذکر نامش ندارد، گفت و گویی را ترتیب داده است که در ادامه می خوانید؛

دیده بان البرز: در مورد فعالیت‌هایتان به‌صورت مختصر توضیح دهید.

فعال عرصه هنر و رسانه هستم و حدود ۲۳ سال است که در حوزه های عکاسی و تصویربرداری، تدوین، نویسندگی و خبرنگاری فعالیت می کنم و با ادارات و سازمان های بسیاری در استان البرز همکاری داشته و دارم. کسب رتبه های برتر در جشنواره های مختلف، از افتخارات بنده در این سال هاست.

دیده بان البرز: از علت و چگونگی ورودتان به این حوزه ها بگویید.

دلیل ورود من به این حرفه، علاقه شدیدی بود که از دوران نوجوانی به کار سینما و تلویزیون (کارگردانی و مستندسازی) داشتم اما چون ساکن شهرستان بودیم و باید برای ادامه تحصیل به تهران می آمدم، پدرم موافقت نمی کرد. به اصرار او تحصیل را تا پایه دوم مقطع متوسطه در رشته تجربی ادامه دادم و سپس ترک تحصیل و ازدواج کردم.

سال ۱۳۷۷ حرفه تصویربرداری را آموزش دیدم و پس از چند سال، دوره های تکمیلی مرتبط از جمله تدوین، عکاسی و خبرنگاری را گذراندم و همچنان رویای مستندسازی و کارگردانی را در سر می پروراندم تا اینکه در سال ۹۰ وارد صدا و سیمای مرکز استان البرز شدم و در کنار آن به کار مستندسازی نیز مشغول بودم.

دیده بان البرز: با توجه به فعالیت در زمینه های هنری مختلف، به کدام یک از آن ها علاقه بیشتری دارید؟

از ابتدا عاشق فعالیت در پشت صحنه بودم و علاقه ای به حضور روی صحنه و در مقابل دوربین نداشتم. بنابراین کار تدوین و نویسندگی را بیش از همه دوست دارم.

دیده بان البرز: فعالیت در چه حوزه هایی بیشتر مورد پسند شماست؟

در کل تهیه مستند با موضوعات اجتماعی و شهدا را بسیار دوست دارم، به خصوص اگر کارگردان و تدوینگر آن نیز خودم باشم؛ کار برای شهدا توانم را دوچندان ‌می‌کند و به من انرژی می دهد. احساس می‌کنم هنگام تهیه مستند یا نوشتن زندگینامه های شهدا به آن ها و خانواده هایشان نزدیک هستم و سعی می‌کنم شرایطشان را درک کنم. همواره تلاش کرده ام هنرم به هنر شهدایی تبدیل شود اما نمی دانم تا چه اندازه موفق بوده ام.

دیده بان البرز: چرا رشته ها و عرصه های فعالیت شما متفاوت هستند؟

من ‌معتقدم یک تصویربردار باید عکاس خوبی بوده یا یک تدوینگر باید اطلاعاتی از کارگردانی داشته باشد، نویسندگی و بازی با کلمات را بشناسد و بداند هر کلمه یا جمله را در چه شرایطی به کار ببرد، بنابراین احساس می کنم تمام این رشته ها به نوعی با هم مرتبط هستند و هر یک ‌می توانند مکمل دیگری باشند.

دیده بان البرز: تعریف شما از هنر چیست؟

به نظر من، هنر دیدگاهی خاص است که دریچه ای نو را به سوی ما باز می‌کند و نوع نگاهمان را به زندگی تغییر می دهد و موجب می شود به مسائلی دقت کنیم که شاید دیگران به آن توجهی ندارند. به عنوان ‌مثال، خارهای بیابان برای مردم عادی مزاحم هستند اما یک هنرمند عکاس آن را به عنوان سوژه ای زیبا تبدیل می‌کند و با دقت از جوانب مختلف به جزئیات آن می نگرد.

دیده بان البرز: به نظر شما هنر و هنرمند در جامعه امروزی از چه جایگاهی برخوردارند؟

به طور کلی هنر در جامعه ما در چند رشته خاص خلاصه می شود و کمتر کسی یک خبرنگار، نویسنده، گزارشگر، کارگردان، طراح، سفالگر، خیاط، نگارگر و … را به عنوان یک هنرمند می شناسد. وقتی سخن از هنر به میان می آید، حرفه هایی مانند بازیگری، تئاتر، نوازندگی و … در اذهان عمومی تداعی می شوند، در حالی که فکر می کنم هر کاری که زاییده ذهن خلاق است، هنر و هر کسی که با نگاهی متفاوت به جامعه می نگرد و سعی می‌کند معضلات و مشکلات را با نگاهی جدید مطرح یا آن را پیگیری کند، در مناسبت های مختلف مردم را بخنداند و بگریاند و یا با دست سازه های خود شهر را زیباتر و محیط را شاداب تر کند، هنرمند است.

دیده بان البرز: آیا در این سال ها در جایگاهی که مد نظرتان بود قرار گرفته اید؟

حقیقت این است که دلم ‌می خواست تحصیلاتم را تا جایی ادامه می دادم که به عنوان یک کارگردان باتجربه در جامعه هنری خدمت می‌کردم و برای تک تک معضلات اجتماعی که این روزها مردم با آن ها دست و پنجه نرم می کنند مستند یا فیلم می ساختم اما متاسفانه به دلیل مشکلاتی که در مقطعی از زندگی برایم‌ پیش آمد، موفق به ادامه تحصیل نشدم و در حال حاضر نیز آن گونه که باید، برای ساخت فیلم ها و مستندهای اجتماعی، حمایتی از سوی مسئولین صورت نمی گیرد.

راحت بگویم برای ساخت یک مستند یا فیلم و اخذ مجوزهای لازم باید از هفت خوان گذشت و این کاغذ بازی ها و پاس کاری ها هنرمندان را خسته و از ادامه کار در استان منصرف می کند، به همین دلیل اغلب هنرمندان، پایتخت را برای فعالیت انتخاب می کنند زیرا معتقدند در آنجا بهای بیشتری به هنر داده می شود و هنرمندان از جایگاه بهتری برخوردارند. البته ناگفته ‌نماند که برخی مشکلات این قشر از جمله بیمه و بازنشستگی در همه کشور یکسان است؛ گاهی احساس می کنم‌ هنرمندان، فراموش شدگان جامعه هستند.

شما چقدر دیده اید که مسئولی پای درد دل هنرمندان بنشیند؟ در دوران شیوع کرونا بسیاری از همکاران‌ ما اقدام به فروش تجهیزات خود می کردند تا بتوانند امرار معاش کنند. دولت وقت، تسهیلاتی را برای هنرمندان در نظر گرفت که اگر آمار بگیرید متوجه می شوید که شامل حال همه نشد؛ به حدی مسیرهای پرپیچ و خم مقابل آن ها بود که برخی عطای دولت را به لقایش بخشیدند.

هنوز در بین همکاران، افراد مسنی را داریم که مجبور به کار هستند تا شرمنده خانواده نباشند. به راستی تاکنون چه اقدامی برای تأمین امنیت شغلی، بیمه، بازنشستگی و آینده هنرمندان انجام شده است؟

گاها در فضای مجازی هنرمندانی را می بینیم که روزگاری برند سینما و تلویزیون بوده اند اما در نهایت، راهی خانه سالمندان ‌می شود که به محض رسانه ای شدن موضوع، سر و کله انسان دوستان پیدا شده و همه خیر و نوع دوست می شوند، به دیدار او می روند، عکس و فیلم می گیرند و قول های خود را رسانه ای می کنند.

چرا نباید هنرمندان برای روزهای سخت و ایام سالمندی خود پشتوانه مالی مناسب داشته باشند؟‌ چرا به وقت جوانی باید لبخند را مهمان صورت ها کنند اما در پیری و به وقت بیماری، اشک مهمان صورتشان باشد؟ ای کاش مسئولین پیش از اینکه هنرمندی سوژه رسانه ها شود، او را در یابند؛ نوش دارو پس از مرگ سهراب بی فایده است.

دیده بان البرز: در مسیر فعالیت در این حرفه، با چه مشکلاتی مواجه شدید؟

مشکلات، ‌کم و مربوط به گذشته نیستند و هنوز هم ادامه دارند. من امروز پس از این همه سال فعالیت هنری هنوز تحت پوشش بیمه نیستم. البته این مشکل من تنها نیست و فکر می کنم بسیاری از دوستان و همکاران همین مشکل را داشته باشند. هنوز نگران آینده هستم که اگر روزی نتوانم کار کنم چه اتفاقی خواهد افتاد؟

چند سال پیش برای بیمه هنرمندان اقدام کردم اما پس از کلی دوندگی و جمع آوری اسناد و مدارک لازم گفتند صندوق بیمه به دولت بدهکار است و نمی توانیم شما را بیمه کنیم. درد دارد که هنوز اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، بسیج هنرمندان، خانه هنرمندان و حوزه هنری و دیگر نهادهای مرتبط با هنرمندان آمار دقیقی از همه هنرمندان استان البرز ندارند.

اگر کسی هم بخواهد به لیست هنرمندان استان اضافه شود، آنقدر در پیچ و خم امور اداری و شرط و شروط قرار می گیرد که پشیمان می شود. در کل، هنر عشق است وگرنه اگر کسی بخواهد سالم، بی حاشیه و بدون زد و بند کار کند دوام‌ نمی آورد و در واقع آن درآمدی که همه از دور می شنوند در این مسیر کسب نمی شود. فقط عشق است که یک هنرمند را هنرمند نگه می دارد.

دیده بان البرز: آیا مورد حمایت مسئولین قرار گرفته اید؟

خیر. چند سالی است که فیلمنامه یک سریال را نوشته ام و واقعا دلم می‌خواهد این فیلم داخل استان ساخته شود زیرا معتقدم برخی اقدامات می تواند البرز را به کشور معرفی کند و در آینده ظرفیتی برای گردشگران باشد. وقتی صفر تا صد فیلمی در استانی ساخته شود، می توان از این طریق، المان ها، میادین و اماکن گردشگری آن استان را به مخاطب معرفی و از ظرفیت های مختلف استفاده کرد اما به هر جا که مراجعه کردم، وقتی صحبت از ساخت شد، گفتند که هزینه زیادی را می طلبد و بودجه لازم موجود نیست.

چند داستان کوتاه با موضوع دفاع مقدس و شهدا نوشتم و یکی از ادارات وعده چاپ آن ها را داد اما زمانی که صحبت از حق تألیف نویسنده شد، گفتند: «مهریه رو کی داده کی گرفته؟» به عنوان مثال، یک هیئت برای برپایی مراسم عزاداری ائمه هزینه های زیادی صرف می‌کند اما وقتی قرار است تیزر آن ساخته شود، توقع دارند تصویر و تدوین صلواتی یا با کمترین هزینه انجام شود و در این مسیر از نام ائمه و رضای خدا هم زیاد استفاده می کنند.

دردهای ما و مثال هایی از این قبیل بسیار هستند، کافی است مسئولین پای درد دل هنرمندان بنشینند و پاسخ دهند که آیا خودشان حاضر هستند صلواتی یا فی سبیل الله کار کنند؟ مگر هزینه های زندگی یک هنرمند رایگان و صلواتی است که توقع دارند صلواتی کار کند؟ در جامعه ما برای همه چیز هزینه می شود جز فرهنگ و هنر.

دیده بان البرز: صبحت شما با کسانی که قصد ورود به این عرصه را دارند چیست؟

در این روزگار، هنر درآمد آنچنانی ندارد و فقط عشق است؛ توصیه من به علاقه مندان این عرصه این است که به هنر به عنوان یک شغل نگاه نکنند و حتما در کنار آن، حرفه دیگری را با درآمد مکفی دنبال کنند تا آینده آن ها تا حدودی تضمین شود.

دیده بان البرز: سخن آخر؟

درد است که هنرمندی برای امرار معاش تجهیزاتش را می فروشد، درد است که عاقبت هنرمند، خانه سالمندان باشد، درد است که هنوز در برنامه های استانی، جایگاهی برای خبرنگاران در نظر گرفته نمی شود. بارها اتفاق افتاده که خبرنگار دعوت می شود اما پشت درب های بسته می ماند و هیچ ارگانی پاسخگو نیست. بی مهری به اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه عادی شده است؛ چرا کسی فریاد هنرمندان را نمی شنود؟

از مسئولین درخواست می کنم که هنرمندان و اصحاب رسانه را دریابند زیرا آن ها هم حق دارند یک زندگی آرام و بی دغدغه و درآمد و مزایای مناسب داشته باشد. اهدای کارت های هدیه آن هم فقط به مناسبت نوروز و روز خبرنگار قدردانی از خبرنگار نیست زیرا هنر او قیمت ندارد …

گفت و گو: اکبر علاقه بندی

 انتهای پیام/

 

لینک کوتاه : https://didebanealborz.ir/?p=10558

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.